خلاصه زندگی نامه رشیدالدین فضل الله همدانی

رشیدالدین فضل الله رجل سیاسی و دانشمند و طبیب گرانقدر آخر قرن هفتم که ضمنا « بزرگترین مورخ ایرانی است که عالم به جمیع علوم عصر خویش بوده » ، در سال 648 هجری قمری در همدان به دنیا آمد . رشیدالدین که در برخی از تواریخ به او رشیدالحق و رشیدالدوله نیز گفته اند علم طب را نزد خانواده خویش در همدان فرا گرفت .

* ایلیاپاولویچ ، پطروشفسکی ؛ اسلام در ایران ( از هجرت تا قرن نهم هجری ) ترجمه رضا کشاورز ، انتشارات پیام ، چاپ هفتم ، تهران ، 1363 ، ص 98 .

نخستین بار به عنوان طبیب به دربار آباقاخان پیوست . در عهد ارغون مرتبه و پایه اش ترقی پذیرفت . در سال 697 هجری قمری غازان خان « رتبت نیابت امور جهانبانی و منصب وزارت و صاحب دیوانی » را به رشیدالدین فضل الله و خواجه سعدالدین ساوجی می سپرد .

* محمد مهدی بروشکی ، بررسی روش اداری و آموزشی ربع رشیدی ، موسسه انتشارات آستان قدس ، مشهد ، 1365 ، صص 21 22

كتابخانه ربع رشیدی و پایه گذارش

كتابخانه «ربع رشیدی»، از معتبرترین كتابخانه‌های ایران و جهان اسلام در نیمه اول قرن هشتم هجری است. این كتابخانه بخشی از تشكیلات عظیم ربع (محله) رشیدی بود كه خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، وزیر دانشمند غازان خان در سال 699 قمری آن را تأسیس كرد. خواجه كه بر علوم متداول زمان خود از علوم اسلامی گرفته تا پزشكی، كشاورزی و مهندسی و نیز زبانهای عربی، مغولی، تركی، عبری، و چینی تسلط داشت با وجود اشتغال فراوان به امور دیوانی، ایام فراغت را به مجالست با دانشمندان سپری میكرد. در مجموعه ربع رشیدی كه شامل حمامها و باغها و كارخانه‌های متعدد میشد، در كوچه «علما» چهارصد نفر از فقها و در كوی «طلاب»، هزار دانشجو سكونت داشتند كه همگی حقوق و دستمزد نقدی و جنسی میگرفتند .
محل احداث كتابخانه در دو طرف گنبد بزرگی قرار داشت كه خواجه روی آرامگاه خویش بنا كرده بود. اتاق كار متولی ربع نیز در كنار كتابخانه بود .
خود خواجه از چند و چون همه كتابهای كتابخانه آگاه بود و مقرر داشته بود كه مشخصات دقیق كتابها در فهرستی فراهم شود و نزد متولی محفوظ و مضبوط باشد. برای هر قسمت یك نفر خازن (كتابدار) و یك نفر مُناول (امانت‌دهنده) تعیین كرده بود كه باید دارای شرایط لازم اخلاقی و علمی میبودند. برای هر یك از آنان هم شرح وظائف، حقوق، و امكانات رفاهی جداگانه در نظر گرفته شده بود. كلید كتابخانه نزد خازن بود و فهرست كتابها را باید متولی و ناظر و مشرف امضا و مهر میكردند. در هر قسمت از كتابخانه، فهرست كتابهای آن نگهداری و در معرض دید مراجعان قرار میگرفت. شیوه امانت كتاب مطابق مقرراتی مكتوب بود كه خواجه وضع كرده بود. دانشجویان و مدرسان هر كتابی را میخواستند، از كتابخانه گرفته، همان‌جا مطالعه میكردند. بیرون بردن كتاب از ربع رشیدی بدون سپردن ودیعه، ممنوع بوده است. افراد خارج از ربع و نیز ساكنان آن میتوانستند كتاب به امانت بگیرند كه ودیعه آن برابر قیمت كتاب فراگیر از شهر تبریز خارج میشد، چند برابر قیمت آن از آنها دریافت میشد. اگر امانت‌گیران كتاب مورد اعتماد متولی بودند. (یعنی متولی آنها را رسماً به كتابخانه معرفی میكرد) نیز میتوانستند بدون پرداخت ودیعه كتابها را بیرون ببرند.

اهمیت این كتابخانه علاوه بر داشتن قرآنهای مذهّب ارزشمند به خط كاتبان معروف و عالمان بزرگ، در وجود كتابهای گوناگونی بوده كه به زبانهای فارسی، عربی، چینی و یونانی فراهم شده بود و دانشمندانی كه از نقاط مختلف  جهان وسرزمینهای اس لامی به تبریز  آمده ، یا  خواجه  از آنها دعوت كرده بود ، ‌از این مجموعه عظیم  و  ارزشمند بهره  می بردند  این كتابها را خواجه  نه ‌تنها   از  طریق خریداری یا نسخه‌برداری تهیه  كرده  بود ، بل‌ كه  تأسیس  ربع رشیدی و  رونق كتابخانه آن مقارن انحطاط رصدخانه مراغه بوده؛ بنابراین، احتمال میرود مجموعه اصلی كتابهای این كتابخانه از مجموعه عظیم كتابخانه مراغه فراهم شد ه باشد.
خواجه برای حفظ كتابهای خود كوششهای فراوانی كرد. او مقرر داشت چند نسخه از تألیفاتش برای دوستان و دانشمندان استنساخ شده، به ایشان عاریه داده شود. آنها هم مجاز بودند از  روی آن نسخه‌برداری كنند .  دیگر آن‌كه دستور داد آثارش ترجمه  شود و از اصل  و ترجمه این آثار نسخ متعددی بنویسند  و  در كتابخانه بگذارند همچنین یك نسخه كامل به نام «جامع التصانیف الرشیدیه» با نقشه‌ها و  شكلهای  لازم  تدارك  دید  كه در  كتابخانه  قرار گیرد  تا   دیگران نسخه‌های خود را با آن مقابله كنند.
وی همه ساله از محل موقوفاتی كه برای مسجد و مدرسه  در ربع  رشیدی وقف كرده بود مبلغی را برای استنساخ كتب خود اختصاص داد كه همه‌ساله یك نسخه كامل تحریر شود و به یكی از كتابخانه‌های شهرهای ممالك اسلام هدیه شود. او قرار  گذاشته  بود  كه این نسخ  را  روی  بهترین  كاغذ  بغدادی و  به   بهترین و خواناترین خط بنویسند و با نسخه اصلی مقابله كنند .
برخی از اجزای تألیفات وی كه از زمان خود وی در ربع قرار داشته، هم‌اكنون در موزه‌های ایران، اروپا و تركیه موجود است؛ ازجمله: بخشی از  جامع‌التواریخ   در كتابخانه ادین بورگ اسكاتلند، مجموعه رشیدیه در  كتابخانه ملی  پاریس ، نسخه جامع‌التواریخ در كتابخانه استانبول، و...

مؤلف « تاریخ وصاف »  مخارجی را  كه  خواجه  بابت  نسخه‌برداری ،  نقش ، تصویرسازی، جلد و صحافی تألیفات خود پرداخته، 60 هزار دینار  رایج   ذكر كرده است؛ چنان كه حقوق و دستمزد كاركنان كتابخانه نیز در وقفنامه خواجه آمده است: «خازن، هر سال 30 دینار نقد رائج تبریز و روزانه 3 من نان گندم و مناول هر سال 30 دینار نقد رائج تبریز و روزانه 2 من نان گندم » در بخشی از وصیتنامه خواجه درباره كتابخانه ربع، نوشته شده است:
 « و دیگر دو بیت الكتب كه در جوار گنبد خود از  یمین  و  یسار  ساخته‌ام ، ازجمله هزار مصحف [ قرآن]  در آن‌جا نهاده‌ام ، وقف  كرده‌ام بر ربع  رشیدی  و مفصل آن بدین موجب است: آنچه به حلّ طلا [آب طلا] نوشته شده  400   عدد؛ آنچه به خط یاقوت است 10 عدد؛ آنچه به خط ابن مقله است عددان [دو جلد] ؛ آنچه به خط احمد سهروردی است 20 عدد؛ آنچه به خطوط اكابر [بزرگان] است 20 عدد و آنچه به خطوط روشن خوب نوشته شده است 548  عدد .  دیگر  60 هزار مجلد كتاب در انواع علوم و تواریخ و اشعار و حكایات و امثال و غیره كه از ممالك توران و مصر و مغرب و روم و چین و هند جمع كرده‌ام، همه را وقف گردانیده‌ام بر ربع رشیدی.

چگونگی حفظ ، نگهداری و اجاره دادن رقبات موقوفه

خواجه رشیدالدین نسبت به نحوه بهره برداری از املاک و اراضی موقوفه نظرات خود را بیان می دارد و حتی مدت اسناد اجاره و شرایط مستاجر را مدّ نظر داشته و در وقف نامه می نویسد :

« ... بیشتر از سه سال به اجارت و مساقات ندهد و از معامله متغلبان اجتناب کند ... »

* وقف نامه ربع رشیدی ، ص 122 .

« ... و باید که البته اوقاف را به اجارت طویله ندهد و قطعا اوقاف را به ارباب جاه به اجارت ندهد . چه از تصرف کردن ایشان در آن خلل ها بسیار بادید آید ... »

* وقف نامه ربع رشیدی ، ص 124 .

رشید الدین همچنین در خصوص عمران رقبات موقوفه و اضافه نمودن به تعداد املاک و عقارات موقوفه نیز چنین نظر می دهد :

« و اگر نصف حاصل موقوفات که بر رقبات تعلق دارد به تمام مصارف وافی نباشد مقدار حاصل را موزع کنند بر همه مصارف به نسبت نصیب ، و اگر زاید آمد بدان ملکی بخرند و بر رقبات و اولاد وقف کنند به موجب مذکور »

* وقف نامه ربع رشیدی ، ص 122 .

همچنین می توان به نظر رشیدالدین در مورد معافیت موقوفات از مالیات به منظور ایجاد شرایط بهتر برای عمران و آبادی آنها توجه کرد . او در نامه ای که خطاب به عمال حکومت و مردم سیواس نوشته است ، می گوید که به او خبر رسیده است که عواید اوقاف « دارالسیاده » سیواس به مصرف خاص خود نمی رسد و موقوفات رو به ویرانی نهاده است و این کار را به ظلم متولیان و متصدیان امور اوقاف نسبت می دهد و می گوید که باید به جای ایشان اشخاص معتبری به کار گماشت . می نویسد که اگر نقصان عواید اوقاف به سبب خرابی دهات است عواید دیوانی باید صرف آبادانی آنها شود اما اگر نقصان عواید اوقاف به علت صدور حواله و مطالبه مالیات زائد از طرف دیوان است موقوفات را باید از پرداخت این حواله ها و مالیاتها معاف دارند .

* لمتون ، مالک و زارع در ایران ، ص 190 ( به نقل از مکاتبات رشیدی ، صص 156 159)

 

 

املاک وقفی رشید از روی وقف نامه ربع رشیدی

در وقف نامه ربع رشیدی ابتدا به فهرست و حدود جغرافیایی املاک یزد پرداخته شده که گویا بیشترین مقدار اوقاف او در این منطقه از ایران بوده است . این قسمت و دیگر قسمتهای اموال وقف شده به خط حاکم تبریز است و رشید صفحات و اوراق آن را با خط خود شماره گذاری کرده است .

در هر صورت ، فهرست املاک و رقبات موقوفه در یزد از صفحه 45 وقف نامه شروع و تا صفحه 103 ادامه دارد ، تعداد این اموال و املاک که حدود و ثغور جغرافیایی یا جهات اربعه آن دقیقا تعیین شده به 661 قطعه می رسد . به علاوه اگر فهرست قطعاتی که در سه برگ مفقود ( شش صفحه ) یعنی اوراق 77 ، 78 و 79 آمده و امروز در دست نیست به آن اضافه کنیم به بیش از هفتصد قطعه زمین شش دانگ یا مشاع و قریه و قنات وقفی فقط در یزد و حومه آن بالغ می شده است .

بعد از املاک وقفی یزد ، به املاک موقوفه تبریز و سپس به موقوفات مراغه پرداخته است . سپس املاک وقفی آذربایجان یا « دارالملک تبریز » را بیان کرده که از صفحه 111 تا صفحه 115 ادامه دارد و بعد به املاک وقفی شیراز و املاک اصفهان در صفحه 116 و املاکی در موصل اشاره می کند .و نیز در وقف نامه از دو قریه بزرگ به نامهای رشیدآباد و فتح آباد نام می برد . باغ رشیدآباد که بسیار یزرگ بوده به چهار قسمت نجم آباد ، دین آباد ، باغ فردوس و باغ خانقاه تقسیم می شده است که در این چهار قریه ( که مجموعا رشیدآباد نامیده می شد) صد نفر غلام و صد نفر کنیز را سکنی داده بود .

* محمد مهدی بروشکی ، همان ، صص 79 94 .

 

شرح وظایف ، کنترل ، شرایط استخدام و تقسیم کار در ربع رشیدی

در وقف نامه ، شرح وظایف کلیه کارکنان از بوّاب ( دربان ) و آشپز گرفته تا مدرسان ، طلبه و سه مقام ارشد یعنی متولی ، ناظر و مشرف ، دقیقا تعیین شده است . دقیق ترین شرح وظایف ، مخصوص متولی است که به طور پراکنده در قسمتهای مختلف وقف نامه بیان شده است از جمله متولی مسئول مستقیم امور مالی ، استخدام ، عزل ، آموزش ، ساختمان ، گزینش طلبه و مدرسان ، گزینش کارمندان ربع رشیدی ، و کارگران و غلامان موقوفات و خلاصه همه امور مربوط به ربع رشیدی است منتهی با مشورت دو مقام دیگر یعنی ناظر و مشرف .

مهمترین وظیفه ای که رشیدالدین درباره آن بسیار تاکید کرده و حساسیت به خرج داده ، استخدام و گزینش کارکنان ربع رشیدی است . اساسی ترین مساله ای که در گزینش به آن تکیه کرده ، مساله تقوا و پایبندی به اعتقادات اسلامی و امانتداری است .

رشیدالدین کلیه کارکنان را از همه جهات اخلاقی ، اعتقادی و امانتداری و تعهد و کار و کوشش شدیدا کنترل می کند و اگر یکی خلافی انجام داد ، بعد از تنبیه ، از سازمان اخراج و کس دیگری که دارای آن خصایل نیکو باشد ، نصب می کند و مساله کنترل در این سازمان به نحو احسن انجام می شده است ، به علاوه به متولی توصیه می کند که خوش خلق ، صبور و مهربان باشد و نسبت به کارکنان دلسوزی و غمخواری کند .

درباره شرایط گزینش و استخدام طبیب علاوه بر آن شرایط عمومی ( متعهد ، مومن ، باتقوا و مجتنب از مسکرات ) باید « حاذق و امین » هم باشد و یا مدرس ( استاد ) باید « فاضل ، عالم به اصولین و به فروع و نیکوسیرت و مشهور به صلاح » باشد و یا طلبه و دانشجویان برای تحصیل در ربع رشیدی علاوه بر شرایط عمومی باید مهوّس( علاقه مند ) و مجد » باشند و اگر درس نخوانند و تنبلی کنند بلافاصله اخراج و دیگری به جای آنها برگزیده شود و یا کتابدار باید « عاقل کافی ، متورّع و حتما باید نویسنده و صاحب معرفت کتب » * باشد .

* این اصطلاح مشابه اصطلاح Library Science به معنی علم کتابداری و یا علم تنظیم و محافظت از کتاب است .

به طور کلی رشیدالدین در استخدام علاوه بر شرایط اخلاقی و اعتقادی ، یکی از مهمترین شرایط در هر شغلی تخصص داشتن و صاحب نظر بودن در آن شغل می دانسته است .

 

چگونگی انجام امور اداری و مالی ربع رشیدی

نحوه مدیریت

سرپرستی و مسئولیت مستقیم ربع رشیدی از بدو تاسیس ( 699 هجری قمری ) تا حدود بیست سال ، یعنی سال قتل رشیدالدین  ( 718 هجری قمری ) با شخص او بوده است که بانی و موسس آن است . در وقف نامه در چندین جا بیان می کند که تا خودش زنده و در قید حیات است مدیریت و تولیت ربع رشیدی را بر عهده دارد ولی بعد از خودش ، اداره آن را به یک هیات سه نفری که در راس آنها متولی قرار دارد ، واگذار کرده است . در باب سوم وقف نامه می نویسد :

« اولا تا این ضعیف در قید حیات باتشد تولیت این ابواب البر و موقوفات آن جهت نفس خود معین گردانیده ام و هیچ کس را در آن امور به هیچ وجه مدخلی و شروعی نیست اما بعد از ...»

* وقف نامه ربع رشیدی ، ص 118 .

در اوایل شرط می کند که سه مقام متولی و مشرف و ناظر از میان بزرگترین پسرانش و یا بزرگترین و ارشدترین نوه ها و خاندانش انتخاب شود ، ولی گویا بعدها از این تصمیم منصرف شده و می نویسد که متولی در زنده بودن خودش ، لایق ترین و متقی ترین و مومن ترین افراد از اولادش را به این سه مقام بر می گزیند .

برای این سه مقام شرایط سختی تعیین کرده که نه تنها باید مورد تایید متولی باشند ، بلکه قاضی القضات تبریز هم باید آنها را تایید کند . وقتی مه این اشخاص مورد تایید قرار گرفتند همه باید از آن پیروی کنند ، در این باره می نویسد :

« ... و شرط آن است که این عمّال ( یعنی آن سه مقام ) اهل کفایت باشند و باید این معنی نزد حاکم شریعت به ثبوت رسانند ... ( و تاکید کرده که حتما این سه نفر در ربع رشیدی حضور داشته و در کارها نظارت مستقیم داشته باشند ولی اگر به دلیلی یکی از آنها نتوانست حاضر شود ) دیگری را به نیابت خود جهت مباشرت آن عمل قائم مقام خود بدارند » .

* وقف نامه ربع رشیدی ، ص 121 .

متولی که مسوول مستقیم ربع رشیدی بوده ، باید در هر کار اساسی و تصمیمات مهم و بخصوص در امور مالی با دو مقام دیگر یعنی مشرف و ناظر مشورت کند و سپس اقدام نماید . متولی را نصیحت می کند که رعایت حق را بنماید ، نیکوکار ، صبور و خوش قول باشد و در تعیین افراد دقت کند و صالح ترین و مجدترین مردمان را برای کار در ربع رشیدی ، استخدام کند و دیگر می گوید که قرض نکند که « قرض کردن عظیم نامستحسن بوده و خانها ( خانه ها ) بسیاران خراب کند خصوصا وقف را » . در همه جا ناظر را نایب متولی کرده که در غیاب متولی می تواند به امور ربع رشیدی رسیدگی کرده و امور را حل و فصل کند .

* وقف نامه ربع رشیدی ، ص 124 .

 

تامین آب بهداشتی برای ساکنین ربع رشیدی و تبریز

رشیدالدین با احداث قنوات متعدد و وقف آنها به منظور تامین آب آشامیدنی و حمام و سایر نیازهای اهالی آن هم به طریق بهداشتی و لوله کشی در جاهای مورد نیاز اقدامات مفصلی انجام داده و دستورات لازم را در وقف نامه داده است .

 

 

ربض رشیدی

این قسمت در حقیقت محله اعیان نشین و محل احداث کاخهای مخصوص ربع رشیدی یا رشیدیه بوده است که در آن خانواده رشیدالدین با غلامان خاص و نیز مسوولان امنیتی ساکن بوده اند و نیز مهندسان و معماران مخصوصی که در ساختمان تاسیسات ربع رشیدی نظارت داشته اند ، در این مکان سکونت داشتند . بهترین اماکن این قسمت به سه مقام ارشد ربع رشیدی یعنی متولی ، مشرف و ناظر اختصاص داشته است و در دیگر اماکن بقیه خانواده و بستگان رشیدالدین سکونت داشتند .

علاوه بر این سه قسمت ( ربع رشیدی ، شهرستان رشیدی و ربض رشیدی ) چندین دهکده و یا باغ بسیار بزرگ متصل به این قسمتها و یا در مجاورت آنها ، متعلق به این مجتمع بوده است که در هر کدام از آنها ، گروهی خاص از غلامان که هر گروه از یک ملیت معین بوده اند ، سکونت داشته و کار می کرده اند .

 

 

شهرستان رشیدی یا رشیدیه یا رشیدآباد

مجتمع بسیار بزرگ ساختمانی و متشکل از محله های گوناگون خیابانها و کوچه ها و مکانهای رفاهی و اقتصادی مثل حمامها و کاروانسراها ( 24 باب ) و کارخانه های کاغذ سازی ، پارچه بافی ، دارالضرب ، بازار و غیره بوده است که در حقیقت قسمتی از تاسیسات رشیدیه یا رشیدآباد و یا همان ربع رشیدی محسوب می شد . نکته جالب توجه اینکه ، این قسمت نیز مانند سایر قسمتهای آن ، از روی نقشه پیش بینی شده تاسیس یافته مثلا هر محله ای اختصاص به یک طبقه و یا اختصاص به یک رده شغلی داشته است ، مثلا یکی از معروفترین محلات شهرستان رشیدی ، محله صالحیه بوده است . رشید در این زمینه و درباره موقعیت مکانی و وجه تسمیه و شرایط سکونت در آن می نویسد :

« و این محله صالحیه محلتی است از محلات شهرستان رشیدی که به ربع رشیدی نزدیک است ... و جهت آن نام صالحیه نهاده شد که که جماعت اهل صلاح که مجاوران و ملازمان ربع رشیدی باشند و خانها[ ی ] ایشان در آنجا باشد و فاسقان را در آنجا راه و مدخل و مقام نباشد ... جماعتی که ایشان را مسکن در محله صالحیه نباشد ، شرط آنکه البته در شهرستان رشیدی و دیگر محلات ، جهت خود خانه بسازند و آنجا مقیم باشند . »

* وقف نامه ربع رشیدی ، صص 172 و 188 .

باتوجه به نکات یادشده یکی دیگر از شیوه های مدیریت و رهبری رشیدالدین آشکار می شود و آن اینکه :

اولا : جهت حفظ مقام و موقعیت شغلی و بخصوص حفظ روحیه و احساس کارکنان و کنترل آنها از این جنبه ها در خارج از محیط کار و اینکه آنان در مصاحبتها ، رفت و آمدهای خانوادگی ، امکانات و تنگناهای محله ای و برخوردهای گوناگون اجتماعی ، از یک بینش همگانی و یک گونه احساسات مشابه و نیازهای یکسان برخوردار باشند ، همانگونه که در محیط کار برخوردارند ، دست به احداث چنین محلات و یا در حقیقت مجتمع های ساختمانی زده است .

ثانیا : خود رشیدالدین در مکاتبات رشیدی می گوید که باید کارکنان و کارمندان از نظر رفاهی کاملا بی نیاز باشند و از یک زندگی مادی معمولی برخوردار شوند تا « ... از سر رفاهیّت به افادت و استفادت مشغول گردند » وگر نه اگر افراد شاغل در سازمان ، گرفتار مسائل مادی و رفاهی و بخصوص مشکلات خانوادگی باشند ، نخواهند توانست در محیط کار به خوبی عمل کنند که این مساله امروز مورد توجه کلیه مدیران و گردانندگان سازمانهای دولتی و غیردولتی است و به همین علت است که هر سازمانی برای کارکنان خویش مجتمع های ساختمانی بخصوص به وجود می آورد که هدف نه تنها تامین رفاه کارکنان می باشد ، بلکه از نظر روانی و اجتماعی و اینکه آنان حتی در خارج ساختمان از یک امکانات و تنگناهایی مشابه روانی ، اقتصادی ، اجتماعی و حتی خانوادگی هم برخوردار باشند .

جالب توجه اینکه رشیدالدین ، توجه خود را از نظر رفاهی ، بیشتر متوجه مدرسان علوم مختلف کرده است . محل سکونت و میزان حقوق طبیبان و استادان و استادیاران ، بعد از حقوق سه مقام ارشد ربع رشیدی ( متولی ، مشرف و ناظر ) قرار دارد . زیرا اینان که به امور فکری و نظری اشتغال دارند باید از رفاه بیشتری برخوردار باشند که این مساله بسیار باا همیت است و هوشیاری و آگاهی این وزیر سیاستمدار و طبیب دانشمند را در مسائل مدیریت و رهبری می رساند .

 

 

عقاید و افکار رشیدالدین و علت وقف اموال

شاید بهترین منبع و ماخذی که بتوان به موجب آن پی به افکار رشیدالدین برد و اینکه چه انگیزه ای او را وادار به وقف گسترده اموال خود و احداث مجتمع وقفی ربع رشیدی ساخت علاوه بر آثار و مکاتباتش همانا وقف نامه مفصل و ارزشمند این موقوفات باشد که حاوی نکات بسیار ارزنده ای در این زمینه می باشد .

مرجع و منبع اصلی اطلاعات ما در مورد ربع رشیدی وقف نامه ای است که با خط خود رشیدالدین فضل الله ، موسس ربع رشیدی ، نوشته شده است . نسخه اصلی این وقف نامه اکنون در کتابخانه ملی تبریز نگهداری و محافظت می شود .

رشید در مقدمه وقف نامه خود به فایده دو جهانی وقف و احسان و عمل صالح مطالبی بیان می کند ، او می نویسد :

و همچنین حدیث نبوی فرموده که « اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا عن ثلاث : صدقه جاریه و علم ینتفع به و ولد صالح یدعو له » و اکثر محدثان تفسیر صدقه جاریه به وقف کرده اند . چون درجات و درکات ثواب و عقاب و تفاوت آن به اعمال صالحه و غیر صالحه است و فرموده که عمل این هر سه از مرده منقطع نمی شود پس باید که تا مادام که آثار و اعمال سه گانه بدان مرده رسد او را زیادت از آنچه در دنیا عمل کرده و با او به هم بوده ، او را بدان واسطه کمال و درجه حاصل شده کمالی و درجه [ ای ] دیگر حاصل شود .

در مقدمه وقف نامه می نویسد که احداث اماکن خیر ، از اوایل جوانی منظور نظر او بوده و خداوند « در ازل تقدیر فرموده و خواسته که به ظهور بپیوندد »

* وقف نامه ربع رشیدی ، ص 21 .

به همین علت در تمام طول عمر و پیش از احداث ربع رشیدی ، اماکن خیری در وسعتی کمتر بنا نهاده . ولی این امارات جزئی هیچ گاه او را قانع نمی کرد و همیشه در این فکر بود که تاسیساتی به وجود آورد که در آن مجمعی از علماء و دانشمندان را مستقر کند تا هم باعث توسعه علوم گردد و هم خود فیضی از صحبت ایشان نصیبش شود ، ولی گرفتاری های سیاسی او ، مانع اشتغال بیش از حد به این مسائل بوده است . بدین جهت دست به تاسیس مجتمع بزرگ ربع رشیدی زده تا بتواند به مقصود خویش نائل شود .

 

 

* نسائم الاسحار من لطائم ( در تاریخ وزراء ) ، ناصرالدین منشی ، به تصحیح میر جلال الدین حسینی « محدث » ، 1338 ، صص 112 113 .

بعد از فوت غازان خان ( یازده شوال 703 هجری قمری ) و روی کارآمدن برادرش سلطان محمد خدابنده ( الجایتو ) ، این دو وزیر همچنان در مقام وزارت باقی بودند که شیوه کار این دو وزیر و مبارزات سیاسی آنها در تاریخ این دوره بسیار جالب و خواندنی است که سرانجام سعدالدین ساوجی توسط الجایتو معزول و سپس مقتول ( 711 هجری قمری ) شده است .

* الجایتو ، ابوالقاسم کاشانی ، بنگاه ترجمه و نشر دانشگاه تهران ، 1348 ، ص 121 .

تاج الدین علیشاه به پیشنهاد رشیدالدین ، به وزارت منصوب و با رشیدالدین همکار می شود . الجایتو در رمضان سال 716 هجری قمری درگذشت و پسرش ابوسعید بهادر که جانشین او شده بود ، همچنین رشیدالدین و تاج الدین علیشاه را به وزارت خویش باقی گذاشت .

خواجه علیشاه بر اثر حسادتی که نسبت به خواجه رشیدالدین برای پست وزارت داشت عاقبت با دسیسه و نیرنگ ، ذهن سلطان ابوسعید را نسبت به رشید برگردانید و سلطان حکم نمود تا خواجه رشید و پسرش ابراهیم را به قتل رسانند . جلاد ابتدا ابراهیم پسر خواجه را پیش چشم او گردن زد و چون قصد خواجه رشید کرد فرمود که با علیشاه بگوی که بی گناه قصد من کردی روزگار جزای اینکار در کنار تو نهد ، تفاوت این قدر باشد که گور تو نو و از آن ما کهنه باشد و جلاد آن خواجه نیک نفس حلیم را از میان به دو نیم کرد و این حادثه در تاریخ 718 هجری قمری اتفاق افتاد و ابتاع و اشیاع او را غارت کرده ربع رشیدی در تبریز عرصه تاراج گشت و املاک او و فرزندانش به دیوان متعلق شد .